تنها عشق واقعی خدا

پیام های کوتاه

خدایا کمکش کن

جمعه, ۳ بهمن ۱۳۹۳، ۱۱:۳۹ ق.ظ

 

خدایا من نمی تونم فراموش کنم

همه ی بار هایی که از خون گریه کردنم شنید و خوشحال شد

نمی دونم چرا وقتی می شنید می خندید و فکر می کرد من خندشو نمی بینم

ولی می دونم بنده ی تو بود و خیلی از من به تو نزدیک تر بود

خدایا خانومی که اینقدر بهت نزدیک بود به عشقم خندید

ولی ترکم نکرد

این واسم عجیب بود

مثه معجزه بود

اون نامه رمز آلودی که واسه امام رضا  ( ع ) فرستادم تا بزاره با خانوم بمونم

بالاخره کار خودشو کرد

همه چی تموم شد حتی مدرسه هم تموم شد و قرار بود دیگه نبینمش

ولی خدایا چجوری بازم باهاش برخورد کردم ؟

خدایا چجوری بخاطر چیزایی که یواشکی انداختم تو خونشون ناراحت شد

انگاری اونم میفهمید ولی من فکر می کردم درک نداره

چجوریه که این خانوم معلمو هنوزم میبینمش

با اینکه دیگه معلمم نیست

حس می کنم الان بیشتر از قبل به هم نزدیکیم

خدایا گفتی مواظبمون میمونی

می دونم حواست بهمون هست

خدایا همه ی دعاهایی که واسه این خانوم توی حرم امام رضا (ع) کردمو مستجاب کردی

خیلی روشن دارم همه چیزو میبینم

همه ی آرزو های دیروزمو الان دارم

خدایا این بنده ـتو که باعث شد منم تو رو بشناسم

خوشبخت ترین آدم جهان کن

خدایا وقتی میبینم اینجوری مریضه خیلی واسم درد آوره

کاری کن دیگه مریض نباشه

خدایا این خانومتو شفا بده

خیلیا وضعشون از اون بدتره

خیلیم بد تره

خدایا همشونو شفا بده
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۱۱/۰۳
قلب عشق

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی